یکی از کارهایی که در این دوران شبه بازنشستگی موقت! دارم اینه که دوره باشگاه کارآفرینان رو دنبال کنم !
یکی از این دوره ها برنامه ریزی شخصیه و در مرحله اول باید یه چشم اندازی بنویسیم! توضیحات خیلی خوبی گفتن راجع بهش: چشم انداز باید بلندپروازانه، قابل دستیابی، هیجان انگیز، مفصل باشه. اون باوری که دوست داریم در آینده به اون برسیم، همه ی جهت زندگی..
خب این وسطا قاعدتا یه سری مانع وجود داره! اینکه اصن نمیدونیم چی میخواهیم!، نمیتونم داشته باشمش، ترس از اون و ... . چیزای دیگم بود ولی اونایی که برای من هم صادق بود رو نوشتم.
خداروشکر مشکل اینکه نمیدونم چی میخواهم رو قبلا حل کردم! راست می گفت، فقط باید فکر کنیم و دست به قلم شیم، تو همه ی ما بارقه هایی برای اون وجود داره.
نمیتونم داشته باشمش؟ چشم انداز باید خیلی بلندپروازانه باشه، نترس ازش!
از چیزی که میخوای تبدیل شی بهش می ترسی؟ اشکال نداره، چیزی رو بنویس که ازش نترسی.. چشم انداز قابل تغییره، حتی ممکنه وقتی بهش نزدیک شدی تغییرش بدی هیچ اشکالی نداره! ولی چیزی رو بنویس که اذیتت نکنه.
حالا در این راستا من یه درفت آماده کردم، میخواهم هر وقت تغییری هم بود بیام اینجا و تغییرش بدم.
------------------------
۲۳ مهر ۱۳۹۹
دوست دارم یه مشاور خوب تو حوزه کسب و کار شم، حالا کسب و کار خیلی کلیه! منظورم تو حوزه تکنولوژی و دیتا است. مثلا بتونم به شرکت ها و کسب و کارهای مختلف مشاوره تکنولوژی و آی تی بدم. اگر داده دارن، تو حوزه ماشین لرنینگ و دیتا آنالیز. اگر ندارن کمک کنم بسترش رو بسازن و به اون برسن. چیز دیگه ای که خیلی بیشتر برام جذابه، اینه که بتونم یه کاری برای سلامت جسمی و روانی خانمها بکنم. مثلا تو هر محله ای یه جایی باشه، که خانما بتونن راحت ورزش کنن، کارگاه های روانشناسی داشته باشه، و از همه مهمتر بتونم با توجه به شرایط و شخصیتشون کمکشون کنم بی کار نباشن.. حالا یا کسب و کار راه بندازن، یا برن جایی فعالیت داشته باشن. دوست دارم کارآفرین باشم، کمک کنم آدما کار پیدا کنن، شاغل شن، رشد کنن.
دوست دارم ارتباطات بین المللی داشته باشم! توی همون حوزه مشاوره یا تجارت. حس خوبی دارم بهش.
-----------------------
- ۰ نظر
- ۲۳ مهر ۹۹ ، ۱۳:۵۸