سه روز دلانگیز اعتکاف
بعد از چند سال بالاخره قسمت شد دوباره و اومدم اعتکاف، این بار اما تنها... یک ماه اخیر امید بسته بودم به این سه روز که بتونم دور از هیاهو آرامش داشته باشم، تفکر کنم، عبادت کنم و کتاب بخونم!
خب حقیقت اینه که مثل سالهای قبل عبادت نکردم، ولی تا تونستم خوابیدم و کتاب خوندم! یک جورایی عقده گشایی چند ماه اخیر رو کردم که نتونسته بودم درست حسابی با خودم خلوت کنم. خب از حالت عادی هم بیشتر عبادت کردم و این هم خودش پیشرفتی است!
و چیزی که از همه بیشتر دارم تجربش میکنم آرامشه! نمیدونم دقیقا ناشی از چیه، فضای مسجد؟ تاریکی که الان هست و دارم مینویسم؟ سکوت؟ خلوت بودن اعتکاف به خاطر کرونا؟ نمیدونم.. فقط میدونم این حال و هوا رو خیلی دوست دارم.. دوست دارم این لحظات رو برای خودم قاب بگیرم و هر وقت از هیاهوی کار و زندگی خسته شدم، درش غرق بشم..
عکسی که پایین هست، برای من فقط یک عکس نیست! حس و حال داره! صدا داره!
صدای پچ پچ دعای یک نفر، ریز ریز حرف زدن آدما و خندیدنشون، صدای هیتر!
و آرامشی که برای من در قالب کلمات نمیگنجه.. یک خیال آرام! انگار که قرار هست همیشه همه چیز همینجوری بمونه و یادت رفته بیرون چه خبره و چه دنیایی داری!
با لذت به اطرافم نگاه میکنم و به صداها گوش میدم تا هر وقت که از هیاهوی کار و زندگی خسته شدم، بتونم درش غرق بشم...
- ۰۰/۱۱/۲۸
قبول باشه:)