''وقتی چیزی نیست، نباید مزخرف نوشت.
به گمانم خطر نوشتن خاطرات همین باشد:
آدم در همه چیز اغراق میکند، گوش به زنگ مینشیند و همیشه حقیقت را جور دیگری نشان میدهد.''
ژان پل سارتر
از اونجایی که تجربه این نوشته رو داشتم به اشتراکش میذارم!
روزایی که برای اینکه خودم رو گول و بزنم و وقتی به دفترچه خاطراتم بر میگردم ، بگم آخیییی.. چه قشنگ!! یکسری چیزای ظاهری مینوشتم و ته ته دلم رو میترسیدم بنویسم!
خداروشکر تو این وبلاگ از این خبرا نبوده و هر حسی داشتم رو نوشتم! و نترسیدم از ته ته دلم! آره وقتی بر میگردم و میخونم نمیگم آخییی چه قشنگ!! شاید بگم چرا این حس رو داشتم؟! و هزاران چرای دیگه! و این از این نظر که میتونم پیشرفت یا شایدم پسرفت! خودم رو ببینم خوبه...
- ۰ نظر
- ۱۰ شهریور ۹۹ ، ۱۴:۵۹